نیمه ی اول تیر با شب بیداری های امتحان و بعدش استرس نمره گذشت و چند روزیه که روزهای بیکاریم شروع شدن.
ترم تابستونی برداشتم و حس خوشایندی نسبت به این موضوع ندارم ، اما یه جورایی مجبور بودم
دوشنبه وقت عمل لازک دارم و خیلی میترسم ازش ، تا حدی که شبا تا دیر وقت تو رخت خوابم غلت میزنم و به سختی و عوارض و دردهای بعد از عمل فکر میکنم
دو هفته بعد از عمل بالاخره میتونم کلاس ویلن ثبت نام کنم
و موضوع خوشحال کننده ی دیگه برام اینه که 14 مرداد قراره سجاد افشاریان تو تیارت شهرزاد اجرا داشته باشه که اسمش روزهای بی بارانه و تریلرش بسیار جذاب به نظر میرسید
احتمالا قراره نیمه دوم مرداد یه سفر کوتاه چهار نفره داشته باشیم
و خبر خوب تر اینکه سربازی اخوی بالاخره در ماه آتی به پایان میرسه
نکته ی ریمارکبل دیگه ای نیس :دی
به جز این حس نا امیدی و بدی که چند ماه درگبرشم
به امید فرار دیو سیاه افسردگی و ناامیدی از روح و روانم و فرا رسیدن روزهای روشن./
عمل ,روزهای ,ی ,وقت ,، ,حس ,بعد از ,از عمل ,چند روزیه ,روزیه که ,کوتاه چهار
درباره این سایت